از دیرباز برای هر شهر و دیاری حصار و دروازهای بنا نهاده میشده تا اهالی آن از هجوم و یورش بیگانگان و نامحرمان در آسایش و آرامش به سر برند و برای هر منزل و سرایی دیوار و دری میافراشتند، تا هر آشنا و ناآشنایی از آن در، وارد و خارج شود و گذر زمان از این قانون و اساس چیزی نکاست؛ بلکه روز به روز پیچیدهتر شد تا به شکلی جدید درآمد و گویا این قانون از ضروریات خلقت است که انسان ناگزیر است از آن پیروی کند تا آن جا که ایزد یکتا برای بهشت و جهنم هم حصار و دری قرار داده و این قانون در میان حیوانات نیز حکم فرماست، بلکه برای هر چیزی حصار و دری است تا از درب و راه آن، رفت و آمد شود.
امام باقر (علیه السلام) در تفسیر آیهی شریف (وَأْتُوا الْبُیوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا) (۱) فرمود:
مقصود آیه این است که [خدای سبحان فرمان میدهد که] در هر کاری باید از راه [و دروازه] آن وارد شوید. (۲)
خدای بی نیاز و بخشنده احسان و نعمتهای بی پایان، دانش و حکمتهای والا و نجات بخش خویش را در قرآن کریم و سینهی نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به ودیعت سپرد؛ بدین جهت، آنها بسان شهری بزرگ، فراتر از عقل و اندیشهی انسان، میمانند که از گنجها و اسرار، آکندهاند و هر سوی آن دو شهر بی پایان و پاینده را حصاری بلند و پولادی بنیان نمود و نگاهبانی برایشان گماشت تا از آلوده گشتن و چپاول بدخواهان، بداندیشان و دنیاپرستان سالم و پاک بماند، زیرا این میراث الهی باید سالم و بدون هیچ کاستی و آلودگی به آیندگان انتقال یابد. (إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ) (۳) ایزد متعال امامان معصوم (علیهم السلام) را راه و دروازهی ورود به معارف و حکمتهای بلند خود قرار داده.
خاندان نبوت، آن دربهای دانش و معارف الهی هستند که خدا به روی بندگان خود گشوده و هر که بخواهد بر خدای متعال وارد گردد و به توحید و یکتاپرستی چنگ اندازد و در دریای نور و دانایی شنا کند و بهره مند گردد، باید آن معارف را تنها از اهل بیت (علیهم السلام) بگیرد، چون آنان «باب الله» اند و معارف حیات بخش الهی پیش آنها سپرده شده است.
امام باقر (علیه السلام) در تأویل و تفسیر آیهی شریف (وَأْتُوا الْبُیوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا) فرمود:
آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) دربهای معرفت و شناخت خداوند هستند. (۴)
اسود بن سعید:
خدمت امام باقر (علیه السلام) شرف یاب گشتم. حضرت بدون پیشینه لب به سخن گشود و فرمود: ما حجت خدا و باب الله [= دربهای شناخت و هدایت به سوی خداوند] هستیم. (۵)
اصبغ بن نباته:
ابن کواء از امیرالمؤمنین، علی (علیه السلام) در مورد تفسیر آیهی شریف (وَلَیسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُوا الْبُیوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا) (۶) سؤال نمود. حضرت پاسخ فرمود: هر کس با ما بیعت و به ولایت ما اعتراف کند، از درب وارد شده و هر کس با ما مخالفت ورزد و دیگری را بر ما پیش و برتری دارد، او از پشت سرای و پنجرهی آن داخل گشته است. (۷)
امام صادق (علیه السلام):
اهل بیت (علیه السلام) ابواب اللهاند و اگر آنها نبودند، خدا هرگز شناخته نمیشد. (۸).
آن که از گردن نهادن به ولایت امیرالمؤمنین، علی و فرزندان معصومش (علیهم السلام) سر باز زند و بر این پندار است که بر خدا وارد گشته و یگانه پرست است و حکیم، او دزدانه وارد شده است و به خطا و بی راهه راه پیموده و از کفر و شرک سر درآورده و سرانجامی جز هلاکت و ناکامی نخواهد داشت.
حضرت مهدی (علیه السلام) زادهی زهرا (علیها السلام) است. خدای متعال دانش و معارف خویش را در سینهی او نهفته و در عصر امامت و پیشوایی او هر کس بخواهد از خود بگذرد و در سرای توحید و یکتاپرستی، بار اندازد و اقامت گزیند و چونان حضرت ابراهیم، موحد عصر خویش گردد، بر اوست که هر چه بیشتر به حضرت حجه بن الحسن (علیه السلام) متوجه باشد و به استان پاکش پیوندی روحانی زند، زیرا مهدی (علیه السلام) باب الله است و از سوی او سیل معارف و حکمتهای خدا به جانب مردم گشوده و سرازیر میشود. به واسطهی آن حضرت، مردم روزی خورند. به یمن و برکت اوست که آسمان، برکات خود را نازل کند و خاک، گوهر هستی خویشتن را بیرون دهد و آشکار کند: «و بکم ینزل الغیث» (۹).
باری! آن که از امام زمان (علیه السلام) غفلت کند و در برابر بزرگیاش سر فرو نیاورد و یا به ولایت او اقرار و اعتراف ننماید و در این اندیشه است که سالک راه خداست و به خدای یگانه اعتراف کرده، سخت در اشتباه است و جاهلانه رفتار نموده و سر از جادهی کفر و بی خبری درآورده، همان گونه که در زیارات حضرتش میخوانیم:
السلام علیک یا باب الله الذی لا یؤتی الا منه؛
درود بر تو ای درب ورود بر خداوندگار که به جز آن در، نتوان به خدا وارد شد. (۱۰)
جای بس تعجب است که انسان برای هر جا و هر کاری به جست و جوی در و راهی برای آن برآید، چه طور برای رسیدن به سرای توحید و یکتاپرستی و بهره گرفتن از معارف باری تعالی از درب و راهش غفلت میکند و آیا این، نافرمانی حق تعالی و کفر پیشگی نیست؟
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی *** این ره که تو میروی به ترکستان است